کجا بریم

من در کجا بریم، از شهر ها و نقاط فوق العاده ایران براتون میگم تا سفر های دلپذیری داشته باشد

کجا بریم

من در کجا بریم، از شهر ها و نقاط فوق العاده ایران براتون میگم تا سفر های دلپذیری داشته باشد

کلیسا حضرت مریم ارومیه - قسمت دوم

این فضا اتاقه؟ یک راه که به سمت محراب می‌رود و چند مقبره هم رو به روی ما هست. هر ساختمانی که به عنوان کلیسا ساخته میشود باید چند قوانین ساختمانی در آن رعایت شود یکی وجود محراب و یکی همین اتاق تعمید هست که البته برای پختن نان مقدس و عوض کردن لباس  روحانی استفاده میشود و غسل تعمید بچه‌ها. کلیساها علاوه بر ساختمان اصلی که ابتدا در آن قرار داشتیم و به آن صحن کلیسا می گویند و مردم عادی آنجا هستند می‌توانند یک مکان را به عنوان جایگاه قدیسین داشته باشند که معمولا افرادی که اسخف هستند یا در راه دین شهید شده‌اند آنجا هستند.
سنگ قبرها در کلیسا حضرت مریم
سنگ قبرهایی که می‌بینید متعلق به فرمانده روسی است که برای بازسازی کلیسا خدمات زیادی انجام میدهد و بعد فوت میکند و به دستور خانمش اینجا دفن میشود. سنگ قبر دوم متعلق به روحانیون کلیسا است که درجه دستیاری کشیش داشتند و برادر یکی از رهبران جهانی کلیسا شهر بودند که می‌آیند به ارومیه و فوت می کنند و دفن میشوند.
سنگ قبر بزرگ که عکس روحانی روی آن است متعلق به اسخف مارایلیا ابراهیمی که مار در زبان عاشوری یعنی حضرت یا قدیس. ایشان اسخف کل منطقه آذربایجان بودند و در سال 1928 فوت کردند و یکی از سنگ قبرهای مشهور که حتی  اسم ایشون در کتاب مشاهیر ایران است متعلق است به اسخف  ماریوهنا که اولین ایرانی بودند و به امریکا رفتند و زبان انگلیسی را یاد گرفتند و به ایران بازگشتند.
همچنین اولین کلاس‌های  زبان انگلیسی را ایشان در شهر ارومیه برگزار می کنند  و در واقع میشه گفت ایشون کریستف کلمب ایرانی هستند. خیلی ممنون و تشکر از حضورتان در برنامه. مکانی که به شما معرفی شد کلیسا ننه مریم است و الان هم مورد بازدید است و عزیزانی که به ارومیه می‌آیند ضمن بازدید از مکان‌های تاریخی می توانند از این فضا هم دیدن کنند و جز بناهای تاریخی ارزشمند است.
معرفی دیگر بناهای تاریخی شهر ارومیه
در ادامه معرفی بناهای تاریخی شهر ارومیه میرسیم به مسجد جامع که جزو یکی از بناهای تاریخی این شهر هست و قدمتش به زمان‌های خیلی دور برمیگردد. این مسجد به شکل مستطیلی شکل هست با ستون‌های سنگی زیبایی که پایه و اساس آن را تشکیل دادند و محراب بسیار زیبایی که در نوع خودش منحصر به فرد هست و الان هم دارد در آن قسمت مرمت کاری انجام میشود. جناب آقای الهی عزیز برای ما توضیح بدهید در مورد این فضا و قدمتش به چه دوره‌ای برمیگردد و مصالح ساختمانی اینجا به چه شکلی هست.
 همچنین بگین که کاربرد اینجا از ابتدا مسجد بوده یا کاربری دیگری داشته است و توضیحاتی که میتواند کامل کننده صحبت‌های ما باشد. همینجوری که از ورودی بنا مشخص بود الان در مرکز بافت تاریخی ارومیه هستیم و شهر ارومیه هم ترکیب معماری و شهرسازی تاریخی اسلامی مثل شهرهای دیگر داشته است و تو مساجد جامع و بناهای عام المنفعه که شامل بازار، کاروانسراها، آب انبارها و حمام‌ها و غیره دارای این معماری بودند.

مسجد آبی - یکی از مشهورترین سوء تفاهم ها

مسجد سلطان‌المت (سلطان‌المت کامی) بین سالهای 1609 تا 1617 ساخته شده است و به دلیل کاشی های آبی که برای تزئین دیوارهای داخلی آن استفاده می شود ، به عنوان مسجد آبی نیز شناخته می شود. این ساخت و ساز توسط سلطان احمد اول مأمور شد که هدف از آن ساختن بنای تاریخی بود که نه تنها با باشکوه باشکوه هاگیا سوفیا رقیب شود ، بلکه از آن پیشی خواهد گرفت .

تسبیح الله

کمترین حرف را برای سلطان احمد اول در زمینه جنگ خیلی موفق نبودم. بنابراین او به این ایده رسید که مسجدی عظیم را بنا کرد که برای پیاده کردن خدا باید از مساحت یاقیا سوفیا (در آن زمان مشهورترین مسجد) پیشی بگیرد. بنابراین او تصمیم گرفت تا با استفاده از پایه ها و طاق های موجود ، آن را در مقابل هوگیا سوفیا و در کنار هیپودروم ، دقیقاً در همان نقطه ای که کاخ بزرگ امپراتوران بیزانس در آن قرار داشت ، بنا کند. تنها یک اشکال در برنامه بزرگ او وجود داشت: این هزینه زیادی دارد. برخلاف پیشینیان ، او هیچ غنیمت جنگی برای تأمین بودجه این پروژه نداشت ، بنابراین مجبور شد بودجه خود را از خزانه خارج کند. یک تصمیم غیرقابل انکار ، و این تنها خصومت تنها مسجد جدید وی نیست.

ساخت و ساز

ساخت این مسجد در اوت 1609 آغاز شد. معمار مسئول صدیفکار مفتح آقا ، دانش آموز معمار بزرگ سینان بود. کتاب کار دقیق ساخت و ساز شامل 8 جلد کتاب است و هنوز هم در کتابخانه کاخ توپکاپی قرار دارد. برخلاف تاریخ (1616) که بر روی دروازه مسجد نوشته شده است ، افتتاح آخرین مسجد امپراطوری استانبول در سال 1617 با حضور سلطان احمد اول انجام شد. توسط جانشین سلطان احمد مصطفی اول. مسجد سلطاننامه از بهترین دو سبک معماری استفاده می کند. این مجموعه ترکیبی از معماری سنتی اسلامی با عناصر بیزانس است که از مجاورت هاگیا سوفیا گرفته شده است.

فقط کوتاه از دیدنی

برای قدردانی کامل از معماری مسجد ، باید به جای ورود به پارک از آن طرف از سمت هیپودروم نزدیک شوید. در نگاه اول ، مسجد آبی می تواند واقعاً با هاگیا سوفیا رقیب باشد. به لطف سیستم صعودی گنبدها و نیمه گنبدها ، منحنی های ظریف زیادی وجود دارد ، حیاط غول پیکر (تقریباً به اندازه خود مسجد) بزرگترین مساجد عثمانی است و شش مناره (بیش از هر مسجدی در استانبول). برای یک siluette زیبا بسازید ، به خصوص هنگامی که بعد از غروب نورانی می شود. در مقابل ، در مقایسه با هاگیا سوفیا ، فضای داخلی کاملاً دستخوش است. گنبد مرکزی مسجد آبی که 23.5 متر قطر و 43 متر ارتفاع در نقطه مرکزی آن دارد ، البته چشمگیر است. متأسفانه ، معمار نسبتاً متأسفانه بازی کرد و 4 ستون عظیم یا "پای فیل" را برای پشتیبانی از آن نصب کرد ، جایی که گنبد مرکزی هوگیا سوفیا ظاهراً پشتیبانی نشده است.

خیره کننده تر از بیش از 20،000 کاشی و سرامیک ایزنیک دست ساز ، در بیش از 50 طرح لاله ، که دیوارهای داخلی مسجد را تزئین می کند. رنگ آنها نام محبوب خود را به نام مسجد آبی می بخشد. کاشی های سطح پایین از لحاظ طراحی سنتی هستند ، در حالی که در سطح گالری آنها نمایانگر گل ، میوه و سرو هستند. به دلیل تقاضای زیاد برای کاشی ، موارد استفاده شده در مراحل بعدی ساخت و ساز ، از نظر کیفیت متفاوت است. کاشی های به کار رفته در دیوار پشتی بالکن ، کاشی های بازیافتی از حرم در کاخ توپکپی ، هنگامی که در سال 1574 در اثر آتش سوزی آسیب دیده بود ، بازیافت می شوند.

خوب است بدانید

نور در داخل مسجد توسط بیش از 200 پنجره شیشه ای آغشته و چندین لوستر تهیه شده است. آنها تخم شترمرغ را بر لوسترها می ریزند تا عنکبوت ها را دفع کنند ، از این رو از کبوتران داخل مسجد اجتناب می کنند. کفپوش ها با فرش پوشانده شده است ، که توسط افراد مومن اهدا می شود و هنگام فرسوده شدن مرتباً تعویض می شوند.قابل توجه در فضای اصلی ، تالار امپراتوری است که توسط ده ستون تیله ای پشتیبانی می شود ، و میراب ، ساخته شده از سنگ مرمر ریز حک شده و مجسمه.

افسانه های مناره ها

مسجد سلطاننامه تنها مسجدی در استانبول است که دارای شش مناره است و این خصومت را در آن زمان برانگیخته است. چنین نمایشگری قبلاً فقط برای مسجد پیامبر در مکه حفظ شده بود و سلطان مورد انتقاد قرار گرفته بود که کمی بیش از حد به خود فکر کرد. طبق مشهودترین افسانه شهری ، این کل مسئله نتیجه سوء تفاهم بین سلطان و معمار وی بوده است. ظاهراً سلطان خواسته بود که مناره بزرگی داشته باشد (مناره های طلا) و معمار آن را با مناره (که به معنی شش مناره است) فهمیده است. افسانه دوم ، کمتر باورپذیر این است که معمار تصمیم گرفت مناره های طلا خیلی گران باشد و به همین دلیل تصمیم گرفت شش مورد از آنها را بسازد. داستان واقعی پشت این شش مناره چه باشد ، سلطان با پرداخت هزینه ی مناره هفتم در مسجد مکه ، این مشکل را بر طرف کرد.